برای هواپیماهای جنگی، این یعنی فرار از دست رادار (و البته بقیه سنسورها). هواپیماهای رادارگریز به لطف شکلدهی دقیق و استفاده از مواد خاص، به سختی توسط رادار شناسایی میشن و این یه برتری حیاتی بهشون میده. یه هواپیمای رادارگریز ایدهآل با کنترل «اثر حرارتی» خودش، شانس دیده شدن توسط سنسورهای فروسرخ رو هم کم میکنه. علاوه بر این، انتشار انرژی الکترومغناطیسی از طریق رادیوها و سنسورهاش رو هم با دقت مدیریت میکنه تا لو نره.
با اینکه نگهداریشون سخته، گرونن و باعث میشن از یه سری چیزای دیگه بزنی، اما فناوری رادارگریزی میتونه یه برتری تعیینکننده باشه. این شما و این هم ده تا از بهترین هواپیماهای جنگی رادارگریز دنیا:
۱۰: سوخو-۵۷ «فِلون»
این جنگنده بر اساس تجربههایی که از سری موفق سوخو-۲۷ «فلانکر» (هواپیمای جنگی چندمنظوره بزرگ) به دست اومده ساخته شده. فِلون محفظههای داخلی جاداری داره و مثل فلانکر، سوخت زیادی حمل میکنه که احتمالاً باعث میشه بردش از F-22 رپتور بیشتر باشه. سلاحهایی که بیرون بدنه حمل بشن میتونن رادارگریزی رو خراب کنن، هرچند محفظه داخلی بزرگ به معنی یه هواپیمای بزرگتر برای همون ماموریتهاست.
سطح رادارگریزی آمریکاییها با دکترین روسی «آماده به رزم در شرایط سخت» سازگار نیست. در عوض، طراحیش بیشتر روی عملکرد بالا، مانورپذیری فوقالعاده و یه قابلیت رادارگریزی ادعایی (با استفاده از آنتنهایی در لبه بالها که میگن در باند L کار میکنن) تمرکز کرده. همکاری این جنگنده با یه پهپاد جنگی رادارگریز، یعنی سوخو S-70 Okhotnik-B، ممکنه بعضی از نقاط ضعفش رو پوشش بده.
۹: بوئینگ X-32
X-32B و X-35 علاوه بر رادارگریز بودن، باید توانایی برخاست و فرود عمودی رو هم به نمایش میذاشتن. بوئینگ X-32B برای برخاست و فرود عمودی از دو نازل تغییر بردار رانش استفاده میکرد تا نیروی موتور رو به سمت پایین هدایت کنه (مثل جنگنده هریر که چهار تا نازل داشت)، اما به خاطر نسبت رانش به وزن نسبتاً پایینش، برای برخاست عمودی به مشکل خورده بود.
با این تغییرات، مشکلات مربوط به پلاستیکهای پیشرفته جدید و اضافه وزن کل هواپیما، X-32 یه پروژه پردردسر بود. یه مدل دمدار از F-32 هم پیشنهاد شد، اما داشتن یه هواپیمای نهایی اینقدر متفاوت، برای مشتریهایی که از مدیریت یه عالمه ایده جدید ترسیده بودن، جذاب نبود. X-32B بیچاره حتی نمیتونست بدون برداشتن بعضی از قطعات برای کم کردن وزنش، به صورت عمودی بلند شه.
۸: چنگدو J-20
J-20 برای یه هواپیمای رادارگریز، طراحی غیرمعمولی داره؛ برخلاف F-22 آمریکا، J-20 از طراحی کانارد-دلتا استفاده میکنه (تو طراحی کانارد، «دم» جلوی بال اصلی قرار میگیره) به جای اینکه مثل رپتور و سوخو-۵۷، یه جورایی طراحی دمدار-دلتا داشته باشه. علاوه بر این، برخلاف یوروفایتر تایفون، کاناردش به بال اصلی خیلی نزدیک نیست.
برد زیاد برای یه هواپیمای جنگی که تو منطقه وسیع هند و اقیانوس آرام عملیات میکنه، حیاتیه. به احتمال زیاد علاوه بر سلاحهای ضدهوایی، موشکهای ضدکشتی هم حمل میکنه. حجم زیاد سوختی که این طراحی داره میتونه یا برد بیشتری بهش بده یا مداومت رزمی طولانیتری، و این نشون میده که اگه مسلح باشه، میتونه نقش هوا به هوای دوربرد به عنوان سیستم ضد آواکس یا ضد تانکر سوخترسان رو داشته باشه.
۷: لاکهید F-117 نایتهاوک
F-117 طراحی زاویهداری داشت که از سطوح صاف تشکیل شده بود و امواج رادار رو به جهتی غیر از جهت رادار دشمن منعکس میکرد. برای کنترل دقیق هندسه هر قسمت خارجی هواپیما، هیچ شکل نامنظمی مثل بمبهای خارجی یا دماغه گرد نمیتونست وجود داشته باشه، و نتیجهش یه ظاهر شوم و یه کم فضایی بود.
سرنگونی یه F-117 بر فراز یوگسلاوی در سال ۱۹۹۹، به شهرت شکستناپذیرش لطمه زد. با اینکه رسماً در سال ۲۰۰۸ بازنشسته شد، F-117 هنوز برای آموزش خلبانان جنگنده و نیروهای پدافند زمینی آمریکا در زمینه مقابله با هواپیماهای رادارگریز در حال خدمته.
۶: بوئینگ «پرنده شکاری» (Bird of Prey)
پیکربندیش بینهایت عجیب بود؛ یه بال مرغ دریایی با زاویه عقبرفتگی شدید که در انتهای هواپیما نصب شده بود، بدون هیچ سطح دمی، بدنهای کشیده و قورباغهمانند و ورودی موتور که از دید رادارهای فضول، بالا و پشت کانوپی کابین خلبان پنهان شده بود.
۶: بوئینگ «پرنده شکاری» (Bird of Prey)
«پرنده شکاری» دیدگاه جذابی رو در مورد یه راه حل خیلی متفاوت برای ساخت هواپیماهای کمپیدا (Low-Observable) ارائه داد. نبود سطوح دم برای رسیدن به بالاترین درجه رادارگریزی ضروریه، و در نبود دم، این بال مرغ دریایی بود که پایداری و کنترل جهت رو تضمین میکرد.
۵: نورثروپ/مکدانل داگلاس YF-23
برای جایگزینی F-15 ایگل نیروی هوایی آمریکا، دو طرح برای اثبات ارزششون انتخاب شدن: YF-22 از شرکتهای لاکهید، بوئینگ و جنرال داینامیکس و YF-23 از نورثروپ و مکدانل داگلاس. با وجود نورثروپ به عنوان رهبر جهانی در طراحی هواپیماهای کمپیدا (همونطور که تو بمبافکن B-2 نشون داده بود) و مکدانل داگلاس به عنوان سازنده بهترین جنگنده اون زمان دنیا یعنی F-15، به نظر میرسید این یه «تیم رویایی» باشه.
نیروی هوایی آمریکا یه جنگنده رادارگریز خواسته بود و نورثروپ و مکدانل داگلاس هم همین رو تحویل دادن. اما YF-23 شاید بیش از حد روی رادارگریزی تاکید کرده بود، که احتمالاً چابکی و مانورپذیری جنگنده رو در مقایسه با F-22 رپتور به خطر انداخت.
۴: لاکهید مارتین F-35 لایتنینگ ۲
F-35 نه تنها باید رادارگریز میبود، بلکه باید در نسخهای برای عملیات از روی ناوهای هواپیمابر (F-35C با بالهای بزرگتر) و نسخهای با قابلیت برخاست و فرود عمودی (F-35B) هم تولید میشد. تا قبل از اون، هیچ هواپیمای عملیاتی STOVL (برخاست کوتاه و فرود عمودی) که واقعاً قابلیت پرواز مافوق صوت داشته باشه، وجود نداشت (چندتا نمونه آزمایشی بودن ولی وارد خدمت نشده بودن، بعضیها هم قابلیت مافوق صوت خیلی محدودی داشتن).
با ساخت بیش از ۱۰۰۰ فروند F-35، این هواپیما درصد عظیمی از کل هواپیماهای رادارگریز جهان رو تشکیل میده (نزدیکترین رقیب فعلی از نظر تعداد، J-20 با کمتر از ۲۳۰ فرونده). F-35 لایتنینگ که گرون، بحثبرانگیز و خیلی پرطرفداره، حکم «فورد مدل T» هواپیماهای رادارگریز رو داره و اونها رو از یه حوزه کوچک و سری در آمریکا به هواپیماهایی تبدیل کرده که در سراسر جهان خدمت میکنن.
۳: لاکهید مارتین F-22 رپتور
این هواپیما سطح بینظیری از آگاهی موقعیتی و ترکیب دادههای سنسورها رو با عملکردی خیرهکننده ترکیب کرده. این هواپیما از تغییر بردار رانش برای انجام مانورهایی که غیرممکن به نظر میرسن استفاده میکنه و میتونه با سرعتهای بسیار بالا بدون نیاز به پسسوز پرواز کنه، قابلیتی که به «سوپرکروز» معروفه.
۳: لاکهید مارتین F-22 رپتور
پیکربندی طراحی F-22 فوقالعاده تأثیرگذار بوده و اکثر جنگندههای مدرن غیرروسی، در شکل کلیشون شباهتهای زیادی به اون دارن. هواپیماهایی مثل TAI TF Kaan ترکیه، J-20 چین، F-35 آمریکا، KF-21 کره و بقیه، همگی چندین ویژگی طراحی رو که F-22 پیشگامش بوده، به ارث بردن.
۲: نورثروپ B-2 اسپیریت
تو آلمان هم علاقه زیادی به طراحی بال پرنده وجود داشت و در پایان جنگ، شرکت هورتن یه نمونه اولیه جنگنده-بمبافکن جت بال پرنده به نام Ho 229 رو به پرواز درآورد. شرکت نورثروپ بعد از جنگ، بمبافکنهای بزرگ بال پرنده رو به نیروی هوایی آمریکا پیشنهاد داد، اما رد شدن. با این حال، این تلاشها هدر نرفت، چون در نهایت یه بمبافکن بال پرنده از اونها انتخاب شد. طراحی بال پرنده بدون دم، با نبود دم عمودی (که یه قسمت خیلی تو چشم برای رادارهای فضوله)، برای هواپیماهای رادارگریز عالی از آب در اومد.
B-2 با برد بینقارهای، توانایی حمل بیش از ۱۸۰۰۰ کیلوگرم سلاح و درجه بالای بقا در برابر پدافندهای هوایی مدرن، همچنان بخش مهمی از قدرت هوایی آمریکاست. B-2 در کنار B-52، تنها بمبافکنهای دوربرد آمریکا هستن که قادر به پرتاب سلاحهای هستهایان.
۱: نورثروپ B-21 رِیدِر
تفاوتهای اصلی بین B-21 و B-2 به این برمیگرده که B-2 برای مأموریتهای ارتفاع پایین تقویت شده بود. پرواز در ارتفاع پایین راه سنتی برای به حداقل رسوندن دیده شدن توسط رادارهای دشمنه؛ فکر میکردن اگه ایدههای جدید رادارگریزی B-2 شکست بخوره، میتونه به پرواز در ارتفاع پست تکیه کنه. تقویت B-2 برای چنین پروازی، وزن خیلی زیادی اضافه کرد، شکلش رو تغییر داد و رادارگریزیش رو کم کرد. B-21 از نیاز به پرواز در ارتفاع پست آزاده.
۱: نورثروپ B-21 رِیدِر
B-21 یه بمبافکن دوربرده که برای استفاده از سلاحهای متعارف و هستهای ساخته شده. B-21 هنوز وارد خدمت عملیاتی نشده اما در حال حاضر سه هواپیمای آزمایشی وجود داره، دو تا برای تستهای پروازی و یکی برای تستهای زمینی. امید میره که این هواپیما حدود سال ۲۰۲۷ وارد خدمت بشه، تاریخی که همین الان هم با تاخیر مواجه شده، هرچند پروژههای هواپیماهای نظامی پیشرفته هیچوقت طبق برنامه پیش نمیرن.