بیشتر از نیم قرنه که فرود آپولو ۱۱ روی ماه، یکی از مهمترین دستاوردهای تاریخ بشریت به حساب میاد. روز ۲۰ جولای ۱۹۶۹، میلیونها نفر در سرتاسر دنیا با شگفتی تماشا کردن که چطور نیل آرمسترانگ اولین قدمهاش رو روی سطح ماه گذاشت؛ یه نقطه عطف که فقط با ترکیبی از نوآوری و جاهطلبی زیاد ممکن شد. اما با وجود شواهد محکم، یه تئوری توطئه عجیب و سمج میگه که این اتفاق تاریخی، یه نمایش دروغی و حسابشده بوده. چطور شد که چنین دستاورد بزرگی، محل شک و تردید شد؟ چرا بعضیها هنوز چیزی رو که تمام دنیا به صورت زنده دید، زیر سوال میبرن؟ و این شک و تردید دائمی، چه چیزی رو درباره نگاه ما به حقیقت نشون میده؟ برای پیدا کردن جواب، این گالری رو ورق بزنید.
پرشی به سوی شک و تردید
با اینکه شواهد خیلی محکمه، ۲۲ درصد از آمریکاییها به فرود روی ماه شک دارن و معتقدن که این یه نمایش ساختگی و پیچیده بوده. اونا تصور میکنن که مقامات دولتی، بازیگرها و حتی استنلی کوبریک، یه فریب بزرگ رو توی صحرای نوادا کارگردانی کردن و حقیقت رو برای بیشتر از ۵۰ سال مخفی نگه داشتن.
یه دروغ با ابعاد غیرممکن
اگه فرود روی ماه ساختگی بود، لازم بود که ۴۰۰ هزار نفر (دانشمند، مهندس و فضانورد) همهشون رازدار مطلق باشن. از اون موقع تا حالا، حتی یه نفر هم پیدا نشده که با مدرک محکم بیاد و چیزی رو افشا کنه. همین موضوع، ایده یه لاپوشونی موفق رو خیلی دور از ذهن میکنه.
ریشههای تئوری توطئه
شک و تردید درباره فرود روی ماه، تقریباً همون موقعها بعد از خودِ اتفاق شروع شد. با گذشت زمان، کلی کتاب، فیلم و مستند تلویزیونی به این شک دامن زدن و تئوریای رو ساختن که نگرانیهای دوره جنگ سرد رو با کنجکاوی ذاتی آدمها درباره فریب، رازداری و کنترل دولتها ترکیب میکرد.
سایه جنگ سرد
فرود روی ماه رو نمیشه بدون در نظر گرفتن جنگ سرد فهمید. آمریکا و شوروی درگیر یه رقابت ایدئولوژیک و تکنولوژیک شدید بودن و فضا تبدیل شده بود به آخرین میدون نبرد برای اثبات برتری کمونیسم یا کاپیتالیسم.
مسابقهای فراتر از زمین
شوروی اوایل مسابقه فضایی جلوتر بود و اولین ماهواره، اولین حیوان و اولین انسان رو به مدار زمین فرستاد. ایالات متحده که عقب افتاده بود، ناسا رو تاسیس کرد تا از دستاوردهای شوروی جلو بزنه و جایزه نهایی یعنی فرستادن انسان به ماه رو به دست بیاره.
اعلامیه جسورانه جان اف کندی
رئیس جمهور جان اف کندی در یک سخنرانی هیجانانگیز در ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۲، یک هدف بلندپروازانه تعیین کرد: فرود یک آمریکایی روی ماه قبل از پایان دهه. چالش او نه بر سر آسانی کار، بلکه برای اثبات نبوغ، اراده و برتری کشورش بود.
شتاب شوروی
شوروی همچنان با قدرت در مسابقه فضایی پیشتاز بود. آنها اولین زن (والنتینا ترشکووا، در تصویر) را به فضا فرستادند و حتی اولین پیادهروی فضایی را انجام دادند. آمریکاییها که ناامیدانه به دنبال رسیدن به آنها بودند، بیوقفه تلاش میکردند تا قول کندی را به واقعیت تبدیل کنند.
یک شکست غمانگیز
تلاشهای ناسا در سال ۱۹۶۷ با یک ضربه ویرانگر مواجه شد؛ آتشسوزی در حین آزمایش زمینی آپولو ۱ جان سه فضانورد را گرفت. با وجود این تراژدی، مأموریت به دلیل فوریت رقابت جنگ سرد، به پیش رفت.
لحظه سرنوشتساز
در ۱۶ جولای ۱۹۶۹، آپولو ۱۱ پرتاب شد. جهان نظارهگر بود که نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز، با حمل امیدهای یک ملت، جسورانهترین سفر تاریخ بشر را آغاز کردند.
«عقاب فرود آمد»
چهار روز پس از پرتاب، در ۲۰ جولای ۱۹۶۹، آرمسترانگ و آلدرین به سطح ماه فرود آمدند در حالی که کالینز در مدار باقی ماند. پیام فرستاده شده از ماهنشین - «عقاب فرود آمد» - تأیید کرد که آنها به مقصد خود رسیدهاند.
یک قدم کوچک، یک جهش بزرگ
وقتی آرمسترانگ روی ماه قدم گذاشت، کلماتش - «این یک قدم کوچک برای یک انسان و یک جهش بزرگ برای بشریت است» - جاودانه شد. جهان وارد عصر جدیدی شده بود، عصری که در آن انسانها دیگر محدود به زمین نبودند.
پرچمی که بدون باد تکون میخوره
یکی از معروفترین «شواهد» برای ساختگی بودن ماجرا، پرچم آمریکاست (که آرمسترانگ روی سطح ماه نصب کرد) که به نظر میاد توی خلأ فضا داره تکون میخوره. اما ناسا این پرچم رو مخصوصاً با یه میله افقی در قسمت بالاش طراحی کرده بود که همین باعث میشد خطای دید ایجاد بشه و فکر کنیم داره حرکت میکنه.
سایههای فریبنده
طرفدارهای تئوری توطئه میگن سایهها توی عکسهای ماه با هم همخونی ندارن، و این یعنی به جای فقط خورشید، چندتا منبع نور وجود داشته. اما فیزیک این رو توضیح میده: نور از سطح ماه بازتاب پیدا میکنه و لنزهای واید هم زاویه دید رو به هم میریزن و باعث میشن سایهها ناهماهنگ به نظر بیان.
افسانه نبودن ستارهها
شکاکان همچنین پرسیدهاند که چرا در عکسهای ماه هیچ ستارهای دیده نمیشود. پاسخ ساده است: تنظیمات دوربین. همانطور که نورهای روشن شهری ستارهها را روی زمین پنهان میکنند، سطح روشن ماه به زمان نوردهی کوتاه نیاز داشت، که این باعث میشد ستارههای دوردست غیرقابل تشخیص باشند.
رقص ناآشنای جاذبه
بسیاری از طرفداران تئوری توطئه همچنین به این نکته اشاره کردهاند که حرکات فضانوردان روی ماه غیرطبیعی به نظر میرسد و این باعث شده تا ادعا کنند که آنها با سیم آویزان شده بودند. در واقع، جاذبه ماه تنها یکششم جاذبه زمین است، که به شدت نحوه حرکت بدنها را تغییر میدهد و کارهای عادی را عجیب و غریب جلوه میدهد.
یک فرود نرم
معتقدان به ساختگی بودن فرود ادعا میکنند که ماهنشین آپولو باید هنگام فرود یک دهانه برخوردی بزرگ ایجاد میکرد. اما با جاذبه ضعیفتر ماه و عدم وجود اتمسفر، فرود ماهنشین تدریجی بود و از یک انفجار شدید یا فرورفتگی قابل توجه جلوگیری کرد.
سنگهای ماندگار ماه
آپولو ۱۱ با بیش از ۹۰۰ پوند (۴۰۰ کیلوگرم) سنگ ماه به زمین بازگشت که از نظر ترکیب با هر چیزی که روی زمین یافت میشود متفاوت بودند. این نمونهها به طور مستقل در سراسر جهان مورد مطالعه قرار گرفتهاند و از طریق تحلیل مواد معدنی، منشأ فرازمینی آنها تأیید شده است.
اعتراف خاموش
اگر آمریکا فرود روی ماه را جعل کرده بود، شوروی، بزرگترین رقیبش، آن را افشا میکرد. در عوض، شوروی با اکراه موفقیت آمریکا را پذیرفت، که این یک اعتراف ضمنی به واقعی بودن این رویداد بود.
ارتباط با جیمز باند
در سال ۱۹۷۱، فیلم جیمز باند «الماسها ابدیاند» صحنهای از یک فرود ساختگی روی ماه را به نمایش گذاشت که به تئوریهای توطئه دامن زد. اگرچه این صحنه به قصد طنز ساخته شده بود، اما ناخواسته به این ایده که دولت آمریکا ممکن است چنین رویدادی را صحنهسازی کرده باشد، اعتبار بخشید.
کتابی که جرقه شک را زد
در دهه ۱۹۷۰، کتابی از افسر سابق نیروی دریایی، بیل کیسینگ، استدلال کرد که فرود روی ماه با بودجه ۳۰ میلیارد دلاری صحنهسازی شده است. اگرچه این کتاب صرفاً بر اساس حدس و گمان بود، اما بسیاری از تئوریهایی را که امروز هنوز هم رواج دارند، ارائه داد، با اینکه هیچ پایه علمی نداشت.
دخالت خیالی هالیوود
یک تئوری محبوب میگوید که کارگردان استنلی کوبریک، که به تازگی تولید فیلم «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» (۱۹۶۸) را به پایان رسانده بود، به ناسا در جعل فرود کمک کرده است. هیچ مدرک معتبری این ادعا را تأیید نمیکند، اما این باور همچنان در میان طرفداران تئوری توطئه پابرجاست.
جنجال نوارهای گمشده
ناسا برخی از دادههای اصلی آپولو ۱۱ را که روی نوارها هنگام فرود ضبط شده بود، گم کرد، که طرفداران تئوری توطئه آن را به عنوان مدرکی برای لاپوشانی تلقی کردند. با این حال، مشکل از افزونگی دادهها و سوءمدیریت بایگانی (و نه فریب) بود.
سوختی که فاکس فراهم کرد
در سال ۲۰۰۱، یک مستند تولید شده توسط فاکس، ادعاهای ساختگی بودن فرود روی ماه را دوباره مطرح کرد و تئوریهای رد شده را به عنوان افشاگریهای جدید ارائه داد. ناسا مجبور شد پس از انتشار مستند، برگههای اطلاعاتی خود را دوباره منتشر کند، که این یک نمونه اولیه از مبارزه با اطلاعات نادرست در عصر دیجیتال بود.
ظهور اطلاعات نادرست
با ظهور اینترنت، تئوریهای توطئه خانه جدیدی پیدا کردند. الگوریتمهای آنلاین به محتوای جذابی که شک و تردید را تقویت میکرد پاداش میدادند و باعث شدند افراد بیشتری (به ویژه نسلهای جوانتر) اصالت فرود روی ماه را زیر سؤال ببرند.
قدرت شک و تردید
زیر سؤال بردن قدرت قطعاً کار سالمی است، اما رد کردن شواهد قطعی به نفع حدس و گمان خطرناک است. دروغ فرود روی ماه نمونه خوبی است از اینکه چگونه شک و تردید، وقتی به اشتباه به کار گرفته شود، میتواند واقعیت را تحریف کند.
ردپای انسان بر روی ماه
تلسکوپهای مداری تصاویری از محلهای فرود شش مأموریت آپولو که به ماه سفر کردهاند، ثبت کردهاند که همگی ردپای فضانوردان و تجهیزات باقیمانده را نشان میدهند. اینها همچنان اثبات فیزیکی حضور بشریت بر روی ماه هستند.
مسئله آینهها
فضانوردان آپولو ۱۱ همچنین بازتابندههایی را بر روی سطح ماه باقی گذاشتند، دستگاههای ویژهای که نور را به منبع خود باز میگردانند. این دستگاهها ثابت میکنند که فرود واقعاً اتفاق افتاده است، زیرا دانشمندان روی زمین میتوانند با استفاده از آنها و با پرتوهای لیزر، فاصله زمین تا ماه را به دقت اندازهگیری کنند.
حرف آخر
در نهایت، این حقیقت پابرجاست که بشریت واقعاً در سال ۱۹۶۹ بر روی ماه فرود آمد. حقیقتی که بیش از ۵۰ سال است با علم، شواهد و تاریخ پشتیبانی میشود، همیشه بلندتر از حتی پایدارترین تئوریهای توطئه خواهد ایستاد.
منابع: Royal Museums Greenwich / Institute of Physics / The Guardian / NASA / HowStuffWorks