شاید سالها از فارغالتحصیلی پدر و مادرها گذشته باشه، اما چه خوششون بیاد چه نه، به لطف مشق بچههاشون دوباره دارن روزهای مدرسه رو تجربه میکنن.
نظر والدین هرچی که باشه، این سؤال که چقدر میتونن و باید به بچهها تو انجام تکالیف کمک کنن، همیشه یه موضوع حساس و چالشبرانگیز بوده.
چرا بچهها مشق دارن؟
با توجه به اینکه بچهها روزی هشت ساعت تو مدرسه هستن، شاید والدین و دانشآموزها از خودشون بپرسن که اصلاً چرا باید تو خونه هم مشق بنویسن.
لورنا دیکن، مدیر مقطع متوسطه در مدرسه خصوصی «داو گرین»، میگه: «یادگیری تو خونه یه ساختاری برای تقویت مهارتهای سازماندهی، مدیریت زمان و تفکر مستقل ایجاد میکنه.»
«این کار نباید یه چیز اضافه و بیربط باشه، بلکه باید همیشه به یادگیری تو کلاس وصل باشه. گاهی وقتا این کار به شکل 'یادگیری معکوس' انجام میشه؛ یعنی فعالیتهایی که بچهها رو برای درس بعدی آماده میکنه، مثل خوندن یه مقاله یا دیدن یه کلیپ کوتاه و آماده کردن چندتا سؤال یا خلاصه. وقتای دیگه هم، هدف از یادگیری تو خونه، تثبیت چیزهایی هست که تو کلاس یاد گرفتن، یا انجام تحقیق و فعالیتهای حل مسئله که باعث میشه بچهها سؤال بپرسن و خلاقانه فکر کنن.»
یادگیری حل مسئله به صورت مستقل و مدیریت زمان، از مزایای دیگه تکالیف خونهست. این کار به دانشآموزها فرصت دیگهای برای مرور مطالب کلاس و به والدین این شانس رو میده که ببینن تو مدرسه چه خبره.
اشتباهات رایج والدین
یکی از بزرگترین اشتباهات که میتونه دلایل مختلفی داشته باشه، اینه که جوابها رو حاضر و آماده به بچهها بدیم یا حتی بخش زیادی از مشقهاشون رو خودمون انجام بدیم.
چاندینی میسرا، مدیر مدرسه «رپتون البرشا»، میگه: «یکی از اشتباهات رایج اینه که سریع میپریم وسط و جواب رو میگیم، به جای اینکه به بچه فرصت بدیم خودش فکر کنه. یادتون باشه، این بچهتونه که باید بیشتر از شما زحمت بکشه. راهنمایی بیش از حد، یا اینکه همیشه شما شروعکننده هر فعالیتی باشید، جلوی رشد مهارتهای حل مسئله رو در بچهها میگیره.»
فشار یا اضطراب بیش از حد برای گرفتن نمرههای خاص، چه از طرف والدین و چه از طرف بچه، میتونه به همچین رویکردی منجر بشه. اما این فشار، تکالیف رو به جای فرصتی برای یادگیری، به منبع اضطراب تبدیل میکنه و در نهایت کاری میشه که هم والدین و هم بچهها میخوان هرچه سریعتر از شرش خلاص بشن و این باعث ایجاد عادتهای بد میشه.
تکالیف همچنین میتونه بازخورد ارزشمندی به معلمها بده. اونها میبینن که آیا ضعفی تو برنامه درسی وجود داره یا نقاط کور مشترکی تو یادگیری کلاس هست یا نه؛ مثلاً وقتی اکثر دانشآموزها با یه سؤال مشخص مشکل دارن. اگه خود بچهها تکالیف رو انجام بدن، این موضوع سریع مشخص میشه، اما اگه والدین به جاشون جواب بدن، این مشکلات پنهان میمونه.
لیام والش، معلم و مشاور آموزشی در جامعه آموزشی «Learning To Achieve» دبی، میگه: «به نظرم اینکه والدین به جای بچه به سؤال جواب بدن بیفایدهست، چون به معلم نشون نمیده که اون مبحث برای بچه سخت بوده. هیچ اشکالی نداره که بچهها اشتباه کنن، چون این به معلمها نشون میده که باید روی چه بخشی با اون بچه بیشتر کار کنن. از دید یه معلم، اگه بیشتر بچهها نتونن به یه سؤال خاص جواب بدن، شاید اون تکلیف به خوبی طراحی نشده و معلمها هم میتونن از این موضوع درس بگیرن.»
وقتی والدین دخالت میکنن و کارها رو به دست میگیرن یا تموم میکنن، اعتماد به نفس و باور بچه به تواناییهاش از بین میره. این کار همچنین لذت موفقیت بعد از پیدا کردن جواب درست با تلاش خودشون رو ازشون میگیره و فرصت یادگیری از اشتباهات رو هم از بین میبره.
جیلیان هموند، مدیر مدرسه «رپتون دبی»، میگه: «ما میدونیم که بعضی از والدین پروژههای بچههاشون رو خودشون انجام میدن که این کار هدف اصلی تکالیف رو از بین میبره. این کار اعتماد به نفس بچه در یادگیری رو کم میکنه و حس استقلالش رو از بین میبره. ما میخوایم دانشآموزها از طریق کشف کردن یاد بگیرن.»
هیچ اشکالی نداره که بچهها اشتباه کنن، چون این به معلمها نشون میده که باید روی چه بخشی بیشتر تمرکز کنن.
لیام والش، معلم و مشاور آموزشی
دیکن اضافه میکنه: «وقتی والدین بیش از حد از بچهشون انتقاد میکنن، این کار میتونه انگیزهشون رو از بین ببره و باعث بشه نسبت به یادگیری تو خونه مضطرب و ناامن بشن. مهمه که اگه بچهها کمک خواستن ازشون حمایت کنیم، اما توصیه میکنیم که مدام بالای سرشون نباشید و تو کارشون ریز به ریز دخالت نکنید.»
نشانههایی که یعنی دارید زیادهروی میکنید
والدین که نیتشون کمک کردنه، ممکنه ندونن که دارن تو کمک کردن برای مشقها زیادهروی میکنن.
میسرا میگه: «اگه این پدر یا مادره که بیشتر از بچه به سؤالا جواب میده، یا اگه بچه به جای اینکه اول خودش تلاش کنه، مدام بهشون تکیه میکنه، اینا نشانههای وابستگی بیش از حده. نشانههای دیگه شامل اینه که والدین کلافه میشن یا کنترل کار رو به دست میگیرن، یا بچه علاقهش رو از دست میده چون فعالانه درگیر پیدا کردن راهحل نیست.»
اگه این اتفاق افتاد، متخصصان توصیه میکنن که یه استراحتی بکنید، برید سراغ یه درس دیگه و به خودتون و بچهتون یادآوری کنید که اگه نتونستن همه کارها رو تو زمان مشخص انجام بدن، هیچ اشکالی نداره.
دیکن میگه: «ما به عنوان والدین، باید بپذیریم که بعیده تو همه درسهایی که بچههامون میخونن متخصص باشیم. والدین باید از خودشون بپرسن که درست جواب دادن به سؤالا برای اونها مهمتره یا برای بچهشون. یادگیری کمکی برای تقویت یا به چالش کشیدن یادگیری بچهها مهمه و بزرگترین سؤال برای هر پدر و مادری اینه: من تلاش رو تشویق میکنم یا نتیجه رو؟»
چرا تلاش برای درست جواب دادن به همه چیز، اشتباهه؟
یکی از دامهایی که والدین و بچهها ممکنه در مورد مشق توش بیفتن اینه که فکر کنن هر جوابی باید درست باشه و باید تو همه درسها نمره کامل بگیرن. بعضی از نرمافزارهای تکالیف که به بچهها اجازه میدن یه مبحث رو بارها و بارها تکرار کنن، ممکنه این فکر رو در اونها تقویت کنه که باید اینقدر ادامه بدن تا نمره کامل بگیرن، در حالی که معمولاً این اولین تلاششونه که از همه چیز گویاتره و به معلمها تصویر واضحتری از روند پیشرفت بچه میده.
دیکن میگه: «وقتی ما والدین با چندتا تکلیف مختلف روبرو میشیم، اغلب این اشتباه رو میکنیم که تمرکزمون رو میذاریم روی اینکه بچهمون همه چیز رو کامل کنه و 'بالاترین نمره' رو بگیره. یه تغییر دیدگاه و درک این موضوع که یادگیری تو خونه میتونه یه ابزار حیاتی برای معلم باشه تا بفهمه بچه چی رو از درس فهمیده و چی رو نفهمیده، میتونه فشار رو از روی همه برداره.»
«اینکه به معلم بگیم بچهمون با چه چیزهایی چالش داشته و چی رو هنوز بلد نیست، خیلی باارزشتر از دیدن یه نمره کامله.»
راهنمایی به جای جواب دادن
با هدف کمک به رشد تفکر مستقل، استدلال و توسعه شناختی بچهتون، پرسیدن سؤالهای راهنما که بهشون کمک کنه خودشون به جواب برسن، خیلی مفیدتر از دادن راهحلهای فوریه.
هموند میگه: «به والدین توصیه میشه که سؤالات باز مرتبط با تکلیف بپرسن تا به بچه اجازه بدن عمیقتر فکر کنه و خودش به جواب برسه. اگه مشکل داشت، تشویقش کنید روند فکر کردنش رو براتون توضیح بده تا بتونه بفهمه دقیقاً کجای کار رو نمیفهمه. به جای اینکه مستقیم جواب رو بهش بدید، سرنخ بدید یا سؤالاتی بپرسید که کمکش کنه تو مسیر درست قرار بگیره.»
سؤالاتی مثل «برای پیدا کردن جواب چیکار میتونی بکنی؟»، «برای انجام این کار به چی احتیاج داری؟» و «به درس جلسه قبل نگاه کردی؟» میتونه به بچهها نشون بده که راههای مختلفی برای پیدا کردن راهحل وجود داره که بعداً میتونن به تنهایی ازشون استفاده کنن.
دیکن میگه: «وقتی برای بچه یه فضای امن ایجاد میکنیم که ریسک کنه و چیزی رو امتحان کنه، حتی با علم به اینکه ممکنه اشتباه کنه، بهش اجازه میدیم رشد کنه و بفهمه که ما با اشتباه کردن بهتر یاد میگیریم. اینکه همه چیز رو ندونی هیچ اشکالی نداره.»
تکالیف میتونه ابزاری برای تفکر مستقل و افزایش اعتماد به نفس در کلاس باشه