شرکتها دارن نسل Z رو اخراج میکنن و دلایلش هم عجیب و غریب نیست
نسل Z بیشترین تسلط رو به اینترنت داره و از نظر اجتماعی، آگاهترین نسلیه که وارد بازار کار شده. اونا با تیکتاک، گوگل داکس و اسلک بزرگ شدن و خیلیها انتظار داشتن که توی محیطهای کاری ترکیبی یا دورکاری بترکونن. اما تعداد کارفرماهایی که تحت تاثیر قرار نگرفتن، روز به روز بیشتر میشه. شرکتهای بیشتری دارن بیسروصدا نیروهای نسل Z خودشون رو کنار میذارن و این فقط به دلایل اقتصادی نیست.
دلایل این اخراجها مرموز یا اغراقآمیز نیست. ریشهی این اتفاقها توی رفتار واقعی در محیط کار، انتظارات نامتناسب و تغییر تعریف حرفهای بودن، قرار داره. بیا ببینیم کارفرماها چی میبینن و چرا این موضوع داره به قیمت از دست دادن شغل برای نسل Z تموم میشه.
ضعف در مهارتهای ارتباطی حضوری
خیلی از بچههای نسل Z در طول دوره کرونا یا بعد از اون وارد بازار کار شدن، یعنی بعضیهاشون هرگز تجربهی کار حضوری و سنتی رو نداشتن. کارفرماها میگن اونا با چیزهایی مثل درک موقعیت، تشخیص لحن صحبت یا شرکت در گپهای کوتاه حرفهای مشکل دارن. این مهارتهای نرم که معمولا از طریق تعاملات حضوری به دست میان، ثابت شده که آموزششون از طریق زوم خیلی سختتره.
زیر سوال بردن مدیران، خیلی زودتر از موعد
نسل Z از زیر سوال بردن سیستمها، سیاستها یا مدیریت ترسی نداره. با اینکه این اعتماد به نفس میتونه توی شرایط مناسب یه مزیت باشه، بعضی از کارفرماها میگن که این رفتار، به خصوص وقتی با تجربهی کم همراه باشه، بیشتر شبیه به طلبکاری به نظر میرسه. پرسیدن «چرا» هوشمندانه است. اما پرسیدنش توی هفتهی سوم کاری، به صورت علنی و وسط جلسهی تیم؟ این دیگه یه داستان دیگهست.
چالش با ثبات و تمرکز
محتوای کوتاه، انجام چند کار همزمان و اپلیکیشنهای دوپامینمحور، شیوهی برخورد خیلی از کارمندای جوون با وظایف رو تغییر داده. کارفرماها گزارش میدن که کارمندای نسل Z گاهی برای حفظ تمرکز روی کارهای طولانی، درگیر شدن با کار عمیق یا استقامت در انجام کارهای تکراری مشکل دارن. بعضیها میگن این نتیجهی عادتهاییه که به خاطر تحریک مداوم دیجیتالی شکل گرفته.
مرزهای نامشخص بین کار و زندگی شخصی
تعادل بین کار و زندگی مهمه، اما بعضی از کارمندای نسل Z این موضوع رو زیادی تحتاللفظی میگیرن. وبسایت «The Forage» مینویسه که نسل Z میخواد لپتاپش رو راس ساعت ۵ عصر ببنده یا از شرکت در جلسات لحظه آخری به بهانهی «سلامت روان» خودداری کنه. با اینکه داشتن مرزبندی درسته، اما مرزهای خیلی سفت و سخت همیشه توی محیطهای تیمی یا مشتریمحور جواب نمیده.
عوض کردن شغل قبل از یاد گرفتنش
نسل Z به عوض کردن مکرر شغل معروفه، گاهی حتی فقط در عرض شش ماه. اما بعضیهاشون قبل از اینکه حتی اصول اولیه کار رو یاد بگیرن، شرکت رو ترک میکنن یا درخواست دورکاری میدن. این کار برای شرکتها کلی هزینه و زمان برای آموزش نیروهای جدید میتراشه، فقط برای اینکه کارمند با اولین نشانهی خستگی یا سختی، غیبش بزنه.
وابستگی بیش از حد به تکنولوژی
بعضی از کارمندای نسل Z با ابزارهایی مثل Notion، ChatGPT و Trello فوقالعاده کارآمد هستن و تا ۹۳ درصدشون از ابزارهای هوش مصنوعی مثل اینا استفاده میکنن. با این حال، مدیران میگن که این تسلط دیجیتال گاهی باعث وابستگی بیش از حد به تکنولوژی میشه. اگه یه ابزار کار نکنه، یا وظیفهای نیاز به بداههپردازی یا ارتباط رودررو داشته باشه، عملکردشون افت میکنه.
ناراحتی از انتقاد سازنده
بازخورد به معنی رد شدن نیست، اما برای کارمندای جوونتری که به تایید فوری آنلاین عادت کردن، ممکنه این حس رو داشته باشه. بعضی از کارمندای نسل Z ارزیابیهای عملکرد یا اصلاحات رو به خودشون میگیرن و واکنشی تدافعی یا احساسی نشون میدن. مدیران دنبال رشد هستن. اما راهنمایی کردن کسی که هر نکتهای رو به عنوان یه حملهی شخصی تلقی میکنه، سخته.
درک نادرست از فرهنگ سازمانی
هر شرکتی دنبال ایموجیهای اسلک، رقصهای تیکتاکی یا بحثهای عمیق دربارهی اخلاق هوش مصنوعی سر ناهار نیست. بعضی از کارمندای نسل Z وارد محیطهای سنتی میشن و سعی میکنن فورا اونجا رو تغییر بدن. اما هر شرکتی نمیخواد متحول بشه. تناسب فرهنگی هنوز هم مهمه، حتی اگه ایدههای جدیدی روی میز داشته باشی.
توقعات حقوقی بادکنکی
خیلی از کارجوهای نسل Z انتظار دورکاری، ساعت کاری منعطف و حقوق ۷۰ هزار دلاری یا بیشتر رو دارن، حتی برای موقعیتهای شغلی سطح پایین. بخشی از این موضوع از ویدیوهای وایرال تیکتاک یا اینفلوئنسرها درباره «یک روز از زندگی من» میاد که زندگی شرکتی رو خیلی لوکس نشون میده. وقتی با واقعیت روبرو میشن، سیاستبازیهای اداری، قهوه خریدنهای بیمزد یا کارهای ساده با اکسل میتونه به فرسودگی شغلی یا استعفای سریع منجر بشه.
دورکاری برای همه جواب نمیده
خیلی از کارمندای نسل Z دورکاری رو ترجیح میدن، اما مدیران میگن این کار میتونه مشکلات عملکردی رو پنهان کنه. بدون مکالمات راهرو، نشانههای زبان بدن یا پاسخگویی فوری، بعضی از کارمندای جوونتر سرگردون میشن. از دست دادن ددلاینها، گزارشهای مبهم و ایمیلهای خوندهنشده خیلی رایج میشه و در نهایت، اخراج میشن.
رفتار «استعفای نرم»
بعضی از کارفرماها از یه الگوی رفتاری در کارمندای نسل Z گزارش میدن که فقط در حدی کار میکنن که اخراج نشن و بعدا شرکت رو ترک میکنن. این یه شورش پر سر و صدا نیست. یه جور بیتفاوتی بیسروصداست. غیبت در جلسات، حداقل تلاش و صفر درصد احساس مسئولیت. اخراج کسی که از نظر فنی کار اشتباهی انجام نمیده سخته، اما نگه داشتنش در لیست حقوقی سختتره.
گافهای شبکههای اجتماعی
پست کردن غرولندهای کاری، اطلاعات محرمانه یا شوخیهای داخلی درباره همکاران در شبکههای اجتماعی عمومی هنوز هم جرمی قابل اخراجه. بعضی از کارمندای نسل Z مرز بین عمومی و خصوصی رو قاطی میکنن و فراموش میکنن که لینکدین، تیکتاک نیست و اسلک هم اسنپچت نیست. کارفرماها دارن میبینن و بله، دارن یادداشت برمیدارن.
منابع: The Finance Key / The Forage